ســایــت تخــصــصــی مــقـالات مــوســــیقـــی
ســایــت تخــصــصــی مــقـالات مــوســــیقـــی
بلک متال در نروژ از زمانی پدید
آمد که نئو وایکینگ های نروژ در جستجوی راه و وسیله ای برای نابود کردن
مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه انسانهای بسیاری را
کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک متال را تا نهایت نواختند تا
شاید خدای تاریک pagan ها باز گردد ...
بلک متال در نروژ از زمانی پدید
آمد که نئو وایکینگ های نروژ در جستجوی راه و وسیله ای برای نابود کردن
مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه انسانهای بسیاری را
کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک متال را تا نهایت نواختند تا
شاید خدای تاریک pagan ها باز گردد .
بازدید کنندگان و توریست ها از
نروژ به عنوان کشور حماسه ها و افسانه ها یاد می کنند . پایتخت این کشور
هم اسلو است که در مرکز این شهر همه چیز از خانه های سنگی زیبا تا معتادان و
گدایان با قیافه های مختلف دیده می شود .در یکی از همین خانه های مرکز این
شهر و در یک اتاق شش ضلعی گروه mayhem به عنوان اولین گروه بلک متال نروژ
شکل گرفت . در این اتاق فرشهای بسیار کثیف در زیر پا ، صلیب های شکسته نازی
بالای سر به همراه صلیب های برعکس و شمشیر وایکینگ ها که به در و دیوار
آویزان شده دیده می شود . Hell hammer در حال حاضر تنها عضو باقی مانده از
ترکیب تشکیل دهنده گروه است هر چند که همچنان شایعاتی مبنی بر جدایی او و
پیوستنش به گروه marduk به گوش می رسد و حضور او در تور این گروه به این
شایعات قوت می بخشد .
پایه و اساس این موسیقی در نروژ در اوایل دهه
هشتاد شکل گرفت . اعضای این گروه در همان خانه زندگی می کردند که اطرافیان
از این خانه به عنوان خانه ای شیطانی یاد می کنند .
Hell hammer می
گوید : " وقتی برای خرید به مغازه ای می رفتیم پیر زن ها به محض دیدن ما
فرار می کردند و به نوه ها و بچه هایشان می گفتند اینجا محل زندگی شیطان
است "
البته گروه mayhem تلاش خاصی برای رفع این خرافه پرستی ها نکرد .
گروه
مشغول تمرین و کار بود که dead خواننده گروه مغز خود را با شات گان متلاشی
کرد و اعضای گروه جنازه او را همان طور در حیاط خانه رها کردند تا جسد
dead خوراک پرندگان شود .
Hell hammer می گوید: " این کار dead مرا متعجب نکرد چون او واقعا دیوانه بود و همیشه هم از قلعه های عجیب نروژ صحبت می کرد . "
Hell
hammer و euronymous گیتاریست گروه اولین کسانی بودند که جنازه dead را
دیدند و اورانیموس می گوید ما وقتی جنازه او را دیدیم که مغز او روی زمین
ریخته بود و خون به دیوار ها ریخته بود .
Hell hammer می گوید: " اورانیموس قسمتی از مغز او را برداشت و با فلفل و سبزی پخت و خورد "
Hell
hammer اولین کسی بود که لباس این چنینی بلک متال را مد کرد . چکمه های
بلند ، لباس جین ، ژاکت های چرمی سیاه به همراه پنتاگرامی که به گردنبندی
که از استخوان جمجمه dead ساخته شده بود اولین تیپ بلک متال بود .
بلک
متال همیشه موسیقی ترسناکی بوده و حتی گروههای انگلیسی مثل venom خود را
به عنوان یک گروه شیطانی مطرح کرد و خود را طبق قوانین شیطان پرستی وفق
دادند . اما وقتی که بلک متال به نروژ رفت تغییراتی اساسی در آن شکل گرفت و
جنگی عظیمی که بر علیه مسیحیت با این موسیقی شکل گرفته و پیوند خورده نماد
پیدا کرد. از گروههای دیگری که بعد از mayhem به این نهضت پیوستند می توان
به dark throne ، immortal ، burzum ، marduk و emperor اشاره کرد که در
ابتدا به صورت زیرزمینی تشکیل شده و رشد کردند . در همین زمان euronymous
شرکت DSP را شکل داد . او به نوعی رهبر این نهضت محسوب می شد .
Hell hammer در مورد او می گوید: " او احساسات نداشت . ترحم نداشت و همیشه هم می گفت که این نوع زندگی برایش لذت بخش است . "
اورانیموس
با تشکیل این شرکت به واقع بزرگترین خدمت را در حق این موسیقی کرد. این
شرکت در زیر زمین همان خانه محل تمرین گروه تشکیل شد . این زیر زمین مثل
سیاه چال های قدیم تاریک و نمناک بود و با شمع روشن می شد . افراد بسیاری
پس از آمدن به این مکان و خروج از آن کفن به تن می کردند و در اوج نشئگی
حاصل از هروئین و LSD به خودزنی با چاقو و شیشه شکسته می پرداختند و با
اسپری بر روی دیوار عبارت 666 را می نوشتند . Hell hammer مردمی که با تفنگ
به خود یا دیوار شلیک می کردند و حتی کسی که با پتک به مغز خود کوبید را
به یاد می آورد یا حتی اورانیموس که یک روز آنقدر خود را با زنجیر زد تا بی
هوش شد .
در حدود سال 1990 بود که بلک متال در حال پیشرفت بود و در
این زمان گروه سازش ناپذیر marduk پایه ریزی شد و با اولین آلبوم خود یعنی
fuck me jesus دری جدید را بر روی بلک متال و مبارزه با مسیحیت باز کرد .
Samoth گیتاریست بزرگی که از اعضای تشکیل دهنده emperor است و سابقه همکاری
با burzum ، satyricon و ... را دارد می گوید : " ما همیشه خشم و نفرت خود
را نسبت به مسیح اعلام خواهیم کرد .و خواهید دید که چگونه ادیان وایکینگ
ها باز خواهد گشت "
نقطه اشتراکی که در بین گروههای آن موقع بلک
متال دیده می شد این بود که همه آنها نفرتی خاص نسبت به مسیحیت داشتند . در
این زمان آتش زدن کلیسا ها به وسیله کسانی که خود را سربازان اودین می
نامیدند مد شد . از پیشگامان این کار می توان به varg vikerness یا همان
count grishnackh اشاره کرد. از کلیسا های معروفی که ورگ آتش زد fantoft را
نام می برم که از آثار باستانی نروژ است . از دیگر کلیساهای معروف kolmen
kolen است که samoth آتش زد که این کلیسا کلیسای خانوادگی پادشاه هارالد
پنجم بوده .Samoth در ابتدا با کمک ورگ کلیسای fantoft را آتش زد و بعد از
آتش زدن کلیسای kolmen کلیسای skjold را هم به آتش کشید .او می گوید : " در
کوچکی در زیر محراب کلیسا وجود داشت و من هم چند گالن گازوئیل روی آن
ریختم و کبریت زدم و فرار کردم "
ورگ هم از اعضای اصلی این جنبش بود
که اغلب لباسهای وایکینگ ها را می پوشید و در ایدئولوژی اش بسیار حساس و
سخت گیر در عین حال احساساتی بود ( این نکته در آهنگهای بارزام چه با کلام و
چه بدون کلام کاملا مشهود است و همیشه حتی در تند ترین آهنگهای او نغمه ای
غمناک شنیده می شود ). ورگ از معتقدان شدید به مبارزه با مسیحیان از طریق
آتش زدن کلیسا بود . او با بنزین کلیسای fantoft را آتش زد و بلافاصله به
میان آتش رفت و روی دیوار کلیسا ادرار کرد . بعد از این جریان اورانیموس
ادعا کرد که ورگ این کار را برای مشهور شدن کرده و تقریبا دو ماه بعد از
این جریان بود که ورگ اورانیموس را کشت و به قصد توهین به دادگاه موهایش را
بافت و دائما در دادگاه می خندید .
نظر مشترک اعضای بلک متال این
است که مسیحیت در سال 995 بعد از میلاد توسط olaf tryggvason به نروژ آمد
که آنها با آمدنشان طلا و نقره مردم را به غارت بردند و برای اجرای قدرتشان
دین جدید را به مردم نروژ خوراندند و قلعه های pagan ها را آتش زدند و
مردم را سر دو راهی مسیح یا مرگ قرار دادند . اصلاحات مارتین لوترکینگ در
سال 1537 مانند قبل آنچنان خونین نبود ولی به همان اندازه بی قانون و چرت
بود . لوترکینگ زبان آلمانی را با نروژی مخلوط کرد . با اصلاحات لوترکینگ
تجاوز و دزدی در نروژ افزایش پیدا کرد و مبلغان تبلیغ می کردند که با مسیحی
شدن به خدا نزدیک می شوند .
Trond viggo torgersson عضو هیئت
کودکان نروژ می گوید : " شیطان پرستها خواهان پایان دادن به این دوروئی
معنوی مردم هستند . در این زمان نروژ بسیار ضعیف است و هر روز زندگی سخت تر
می شود و حتی مردم به جای کلیسا خواهان شعبه مک دونالد در محله شان هستند .
"
Torgersson امیدوار است که این آتش باعث بیدار شدن افکار خفته
مردم شود . وقتی از اسقف andriass artfloat در این زمینه سوال می شود با
عصبانیت می گوید : " این مسایل واقعا نمی تواند دین ما را خدشه دار کند و
این قدر ضعیف هستند که ما حتی به مبارزه با آنان فکر نمی کنیم "
پروفسور
tormod engelsviken می گوید : " الان در زمانی شبیه قرون وسطی هستیم و این
بار پاگان ها در مقابل مسیحیان قرار گرفته اند که هر دو طرف در عقایدشان
بسیار دقیق هستند. " او اعتقاد دارد نروژیان دینی روحانی و واقعی می خواهند
و می گوید : " این حرکت و جنبش پاگان ها نوعی خون خواهی و انتقام از خشونت
مسیحیان است . شما باید به یاد بیاورید وایکینگ ها در زمان آمدن مسیحیت
ساکت بودند و به مرور زمان از بین رفتند ولی الان نوبت نئو وایکینگ هاست "
Nebelhexa
خانمی که از اساتید دانشگاه در نروژ بود عضوی دیگر از این جنبش است که
بسیار زود جادوی سیاه را یاد گرفت و به یکی از اعضای معتبر کلیسای شیطان
تبدیل شد . او موهایی قرمز داشت و سرانجام کلیسای شیطان را ترک کرد و با
samoth به همراه گروه emperor در تور اروپا به همراه cradle of filth شرکت
داشت آشنا شد و با او ازدواج کرد . در نیمه شب سال نو همان سال samoth و
nebelhexa از کوهی برفی در نزدیکی خانه شان بالا رفتند و در جایی در میان
درختان samoth به رسم شیطان پرستها سینه های nebelhexa را برید و خون آن را
روی برف ریخت و با هم همقسم شدند که تا عوض شدن دین نروژ از مبارزه دست
نکشند . Nebelhexa و samoth به همراه varg برای آتش زدن کلیسایی رفتند و پس
از آتش زدن آن samoth در میان آتش گیر کرد و varg او را نجات داد .
nebelhexa در مورد ورگ می گوید : " او انسانی استثنائیست و در همه چیز
استعداد دارد و برای رسیدن به هدف همه کاری می کند او همیشه به samoth می
گفت که باید تمام کلیسا ها را آتش زد . "
Faust درامر سابق و از
اعضای تشکیل دهنده emperor از دیگر اشخاص معروف این جنبش است که به جرم
کشتن یک کشیش و آتش زدن کلیسا به 14 سال حبس محکوم شد . در آگوست 1992 وقتی
faust از پارک المپیک بازدید می کرد کشیشی را دید و با او دوستانه مشغول
به صحبت شد و با هم قدم زنان به میان جنگل رفتند و در این جنگل faust گردن
کشیش را با چاقو برید و جنازه او را رها کرد و فرار کرد . دو روز بعد از
این جریان faust به همراه varg و euronymous برای آتش زدن کلیسایی به
نزدیکی همان پارک رفتند و faust داخل رفت و بمب دستی که ساخته بود در محراب
کار گذاشت و انجیل و کتاب دعای مذهبی را هم روی آن گذاشت و کمی گازوئیل در
نزدیکی آن ریخت و و همه با هم به سوی کوه فرار کردند تا شاهد انفجار کلیسا
باشند . بعد از این واقعه بود که faust دستگیر و به 14 سال حبس محکوم شد .
Ihsahn
تنها عضو از پایه گذاران emperor است که هنوز به زندان نرفته . او هم
بدعتی جدید در بلک متال گذاشت . او که لباسش شلوار پارچه ای مشکی و تی شرت
بود خود را یک vampire معرفی می کرد . Ihsahn هم در آتش زدن کلیسا به همراه
samoth شرکت داشته . او خود را بی خانمانی بیابانگرد معرفی می کند که از
عشق و محبت متنفر است . Runhold دوست دختر ihsahn است که استاد زیست شناسی
یکی از دانشگاههای نروژ است و فان کلاب ihsahn را تاسیس کرد . Ihsahn هم
vampire را سمبل قدرت شیطان پرستها می داند . و همیشه می گوید بین vampire
ها و Viking ها شباهتهای زیادی است . مثل اینکه هر دو آنها نیاز خود را
باخشونت زیاد رفع می کردند !
Runhold در مورد ihsahn می گوید : " او بسیار خشن است و در خواندن هم صدایش مثل غرش حیوانات وحشی است "
Ihsahn
در مورد خود می گوید : " شما نمی توانید احساسات من را درک کنید . شما مثل
بینندگانی هستید که فیلمی ترسناک می بینید ولی من در داخل فیلم هستم "
از دیگر گروههای تاثیر گذار بر این جنبش : satyricon ، immortal ، gogoroth ، lord belial ، bathory ، dark throne .
در
حدود سالهای 94 و 95 گروههایی مثل cradle of filth ، dimmu borgir ، dark
funeral و... به دنیای بلک متال وارد شدند و با آمدن خود بلک متال را از
مسیر اصلی خود خارج کردند و به سوی تجاری شدن ، شهرت و پول بردند .
Immortal
پس از حدود 10 سال فعالیت قدرتمند سرانجام در همین اواخر منحل شد . burzum
هم به موسیقی بدون کلام روی آورد . dark throne و satyricon هم به موسیقی
industrial گرایش پیدا کردند و بسیاری دیگر از گروهها مثل gorgoroth ، lord
belial و ... هم متاسفانه در حدی مشهور نشدند که بتوان از آنها به عنوان
گروهی تاثیر گذاز نام برد .
از معدود گروههای ماندگار در این جنبش
mayhem است . که من شخصا آلبوم های اخیر این گروه را دوست ندارم و به نظر
من آلبوم های قدیمی گروه مثل de mistiis dom sathans و pure fucking
armaggedon چیز دیگریست که حتی خود میهم هم نتوانسته دیگر تکرارش کند .
به
نظر من تنها گروه باقی مانده از این جنبش marduk است که همچنان پر قدرت به
کار خود ادامه می دهد ولی متاسفانه این گروه هم با مشکلات خود از قبیل
ممنوع التصویر بودن در برحه ای زمان ، ممنوع الفروش بودن آلبوم ها و ...
دست و پنجه نرم می کند .
امثال گروههای dimmu borgir و cradle of
filth با اینکه خدمت بزرگی به بلک متال کردند و سبکی جدید در بلک متال
بنیان گذاشتند ولی باعث نابود شدن اصل و مایه این موسیقی یعنی مبارزه با
مسیحیت شدند . امثال این گروهها بلک متال را به سوی شهرت و تجاری شدن بردند
همچنان که dani promo خواننده گروه cradle of filth که همگان اورا به صدای
استثنایی و منحصر به فردش می شناسند در مصاحبه ای اعتراف کرد که همه اینها
به خاطر پول است و همین حرف او باعث جدا شدن کی بردر گروه و از دست دادن
بسیاری از هوادارانش شد .
تاثیر جنبش بلک متال و ضد مسیحیت و شیطان
پرستی نه تنها در نروژ بود بلکه به دیگر قسمتهای دنیا هم کشیده شد و برای
مثال از گروههایی که در دیگر نقاط دنیا در این زمینه تشکیل شدند به گروههای
deicide ، six feet under و cannibal corpse در آمریکا، opera IX در
ایتالیا ، kataklysm در کانادا و در سبک دث متال، agathodaimon در رومانی ،
moonspell در پرتقال و در زمینه گوتیک و.... اشاره می کنم .
ATA.E
یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 22:39