<p>روانشناسان
معتقدند که اضطراب از یک احساس شروع میشود و اگر این احساس,حاصل یک شناخت
غیرمنطقی,موهوم و غیرواقعی باشد و خطری شما را تهدید نکند, پس شناخت شما
غیرمنطقی است و باید بازسازی
شود.</p><p> </p><p>بنابراین ,نخستین
اقدام,باید به دست آوردن شناخت جدید و درک واقعیت جدید باشد.<br />هر
فرد موفق ,برای موفقیت خود ,اصول ,مرامنامه و معیارهایی دارد.<br
/>چنین فردی,آگاهانه ,هدف و انگیزه و چهارچوب های اساسی فعالیتش را
,حداقل ,نزد خود ,به روشنی بیان میکند.<br />هر چه این معیارها و
مرامنامه,منطقی تر و عملی تر باشدو دارای تناقض و ابهام کمتری باشد<br
/>و با شخصیت آن فرد ,بیشتر تلفیق و ترکیب شده باشد ,او موفقیت بیشتری
خواهد داشت.</p><p>اگر موسیقی ,نظام زیبایی ها و زیباشناسی صدا
و صوت و سکوت است ,پس چه عواملی ,قطعه ای موسیقی را ,هنگام اجرای زنده
,زیباتر و هوش رباتر میکند؟<br />آیا چیزی غیر از وضع روحی نوازنده
,آرامش و تمرکز و خلسه و مکاشفه و از خود بی خودی
او؟</p><p>برای نمونه ,فردی که با اهدافی کوچک ,مثلا خودنمایی
,هوس ,پیروی از مد ,جلب توجه ,مشهورشدن و از این قبیل اهداف ,به روی صحنه
میرود ,اگر هم موفقیتی پیدا کند ,ولی مدت طولانی پایدار نخواهد ماند و دوام
نخواهد آورد.<br />و یا فردی که انگیزه او خودشیفتگی ,خودبزرگ
پنداری ,برتری طلبی ,رقابت ناسالم ,و یا تعریف و تمجیدهای غیرواقعی افراد
خانواده در جلسات خانوادگی باشد باز هم دارای موفقیت بزرگ و طولانی نخواهد
شد.<br />و یا کسی که در تنهایی ,خود را نابغه می پندارد ولی پشتکار و
تلاش پندانی ندارد و به انتقادها بی توجه است,او هم قربانی شناخت نادرست
خود از واقعیت و قربانی تضادهایی است که در مرامنامه و معیارهای او وجود
دارد.<br />بنابراین ,شناخت واقعیتها و نداشتن تناقض در مرامنامه
شخصی ,میتواند نخستین اقدام ,در مبارزه با اضطراب
باشد.</p><p>اضطراب چیست؟<br />اضطراب ,ترس از پیش آمدن
خطر و شرایط نامطئن و از دست دادن امنیت است.<br />هنگام اضطراب ,در
اثر به هم خوردن تعادل اکسیژن و گاز کربنیک در خون,فرد دچار مشکل تنفسی
میشود.<br />از نظر فیزیولوژیک ثابت شده که حتی فکر کردن به موضوع
مضطرب کننده ,باعث ایجاد آثار جسمی اضطراب ,مانند تنگی نفس ,احساس خفگی
,افزایش تپش قلب ,تعریق و غیره میشود.</p><p>اضطراب از احساس
بی امنیتی و بی اطمینانی, شروع میشود .<br />احساس قرار گرفتن در
موقعیتی ناشناخته و مبهم.<br />روی این واژه دقت کنید:<br />در
مورد بی امنیتی ,میتوان گفت ,هنگامی است که عاملی ,ایمنی و امنیت حیاتی
شما را به خطر می اندازد و یا آن را مختل میکند.<br />بی اطمینانی
یعنی به عملکرد نیرویی یا ابزاری ,اطمینان ندارید و مطمئن نیستید که در
لحضه مناسب ,کارخود را درست انجام دهد.<br />قرار گرفتن در موقعیتی
ناشناخته ,یعنی نیاز دارید که آن موقعیت را بشناسید ,به زمان و بررسی نیاز
دارید.<br />مبهم ,یعنی در شناخت خود ,دودل و مردد هستید و درک روشن و
مشخصی ندارید.</p><p>همه این موارد ,مربوط به شناخت
شمااست.<br />همین شناخت است که آگر دچار تناقض باشد و به پرسشهای آن
پاسخ درست و قانع کننده نداده باشید ,باعث همان احساس ناخوشایند و اضطراب
شما میشود.<br />بنابراین,برطرف کردن موارد بی اطمینانی ,ابهام و
تردیدها میتواند در بازسازی شناخت شما و ایجاد احساسی خوشایند ,اقدامی
اساسی باشد.<br />تهیه فهرستی از مواردی که باید انجام دهید ,و پاسخ
واقع بینانه شما به این پرسشها ,میتواند باعث اطمینان و احساس امنیت شما و
در نتیجه رفع اضطراب شود.</p><p>منبع : چگونه نوازنده خوبی
باشیم. (پاسکال بیانیک)
|
|
خیلی خوب بود ممنون