مرجع مطالب مــوسـیقایی

مرجع مطالب مــوسـیقایی

ســایــت تخــصــصــی مــقـالات مــوســــیقـــی
مرجع مطالب مــوسـیقایی

مرجع مطالب مــوسـیقایی

ســایــت تخــصــصــی مــقـالات مــوســــیقـــی

یوهان سباستیان باخ

باخ در سال 1685 بدنیا آمد و در سن 64 سالگی به دلیل آنکه قدرت بینایی اش بتدریج رو به کاهش می گذاشت تصمیم گرفت که چشمان خود را جراهی کند. پزشکی بنام John Taylor مسئولیت جراحی چشمان او را بعهده گرفت. او که در اصل چشم پزشکی اهل انگلیس بود در طول مدت فعالیت پزشکی خود چشم دو تن دیگر از بزرگان عصر خود یعنی هندل موسیقیدان و ادوارد گیبون مورخ را نیز جراحی کرد.

باخ در سال 1685 بدنیا آمد و در سن 64 سالگی به دلیل آنکه قدرت بینایی اش بتدریج رو به کاهش می گذاشت تصمیم گرفت که چشمان خود را جراهی کند. پزشکی بنام John Taylor مسئولیت جراحی چشمان او را بعهده گرفت. او که در اصل چشم پزشکی اهل انگلیس بود در طول مدت فعالیت پزشکی خود چشم دو تن دیگر از بزرگان عصر خود یعنی هندل موسیقیدان و ادوارد گیبون مورخ را نیز جراحی کرد.


تیلور دقیقا" به همین خاطر یعنی جراحی چشم این سه بزرگ مرد، بسیار مشهور می باشد اما متاسفانه او توفیق این را نداشت که حتی در یکی از این جراحی ها موفقیتی را کسب کند. در هر صورت پس از جراحی باخ به مدت شش ماه چشمان خود را بسته نگاه داشت و به توصیه تیلور نگذاشت که نور به آنها تابیده شود.

باخ که به سبب بی کاری بسیار بی حوصله شده بود در پایان موعد استراحت قبل از آنکه پزشک چشمان او را معاینه کند، خود اقدام به باز کردن چشمانش کرد و اجازه داد تا نور به آنها تابیده شود. بله او توانست افراد خانواده خود را در اطراف خود ببیند و به همین سبب بسیار هیجان زده شد. شدت هیجان بزرگ مرد موسیقی آنقدر بود که وی را چند ساعت بعد دچار حمله قلبی کرد.

باخ به مدت ده روز در بستر بیماری و بیهوشی بسر برد و بالاخره در 28 جولای 1750 پس از برجای گذاردن بیش از 1000 کار موسیقی از دنیا رفت. متاسفانه هنگامی که باخ از دنیا را رفت بتدریج پیانو جای ارگ کلیسا را گرفته بود و از آنجایی که او نوازنده قدر و توانای ارگ بود و بیشتر به همین خاطر مشهور شده بود؛ کم کم بجز خانواده او کسی از او نام نمی برد و خیلی زود نامش به فراموشی سپرده شد. همسر او آناماگدلنا ده سال پس از باخ همچنان به سختی زندگی با چهار فرزند را ادامه داد.

جالب است بدانید که محل دفن باخ تا حدود یکصد سال گم بود تا اینکه در اواخر قرن نوزدهم توسط یک مورخ کشف شد.

یک صد سال گمنامی:

شاید ندونید که تا یک صد سال پس از مرگ یوهان سباستیان باخ هیچ کس وی را بعنوان یک موسیقی دان بزرگ نمیشناخت! او در سال ۱۶۸۵ بدنیا آمد و در سال ۱۷۵۰ نیز فوت کرد اما تقرییا" تا قرن نوزدهم کسی نامی از وی نبرد. افتخار شناساندن باخ به دنیای موسیقی نصیب شومن و مندلسون شد. البته موتزارت و بتهوون هم اورا میشناختتند اما آنقدر درگیر تحلیل کار های وی بودند که همتی برای شناساندن وی به دنیا نکردند. خبر کشف باخ به سرعت از آلمان به انگلیس منشر شد.

این دو نفر (شومن و مندلسون) باعث شدند تا در سال ۱۸۵۰ انجمنی بنام Bach Gesellshaft در آلمان تشکیل شود و نسبت به ثبت و انتشار آثار او اقدام کند. در این انجمن ۲۳ نفر از خاندان های سلطنتی از سراسر جهان شرکت داشتند. میگویند این انجمن آن چنان در کار شناساندن باخ به دنیا موفق و خوب عمل میکرد که حتی اگر خودش زنده بود مات و مبهوت میشد. باخ فکرش را هم نمی کرد روزی اورا بزرگترین مصنف موسیقی در روی زمین تصور کنند.

گوشهای دقیق باخ :

معروف هست که Bach بزرگ، دارای گوشهای بسیار تیز و حساسی بود بگونه ای که کوچکترین اختلاف در pitch یک نت موسیقایی رو میتونست تشخیص بده. این بود که در زمان حیاتش وی تنها کسی بود که برای آزمایش سازهای جدید انتخاب میشد. مشکل وقتی بود که وی را برای آزمایش

سازی مانند ارگ بزرگ کلیسا دعوت میکردند. در این زمان سازندگان ارگ واقعا" عزا میگرفتند چرا؟ چون هیچ شکی نداشتند که Bach از ساز آنها ایراد خواهد گرفت و مشکل اینجا بود که یک ارگ کلیسا دست کم از 600 لوله صوتی درست شده بود و آنها میبایست دریچه های خروجی تمام لوله های صوتی رو آنگونه تنظیم کنند که Bach بزرگ راضی از میدان بیرون برود.

نگاهی به انوانسیونهای باخ:

انوانسیونهای دو و سه صدایی باخ علاوه برای آنکه حاوی نکات زیاد آموزشی برای هنرآموزان سازهای کلاویه ای است، در عین حال جزو دسته کارهای زیبای باخ قرار دارد که ظرافت های کنترپوآنیک و ملودیک بسیار دارند، بگونه ای که برخی از آنها جزو شناخته شده ترین کارهای باخ به حساب می آیند.


15 انوانسیون دو صدایی که به Invention معروف بوده و نیز 15 انوانسیون سه صدایی که به Sinfonia معروف هستند، از جمله قطعاطی است که هر هنرآموز رشته نوازندگی پیانو می بایست اقلا" نیمی از قطعات هر کدام از این کتابها را در دوران فرا گیری پیانو تمرین کرده باشد.

نحوه شماره گذاری و ترتیب قرار گرفتن آنها بگونه ای است که گام های هر دو سری از این انوانسیون ها بصورت یکسان تغییر می کند. هر چند امروزه این آثار باخ برای آموزش در دو مجلد جداگانه منتشر می شود اما شواهد زیادی در دست است که در نسخ قدیمی و دستی در صفحه مقابل هر یک از انواسیون های دو صدایی یک انواسیون سه صدایی قرار داشته است و هدف از آن توجیه فرم های حرکتی ملودی در مقابل هم بوده است.

انواسیون های باخ همانند کتاب "کلاویه خوش آهنگ" (Well-Tempered Clavier) پس از مرگ باخ گردآوری شد. واقعیت آن است که پس از مرگ باخ در سال 1750 تا سالها بسیاری آموزگاران موسیقی از روی نسخ خطی از انوانسیون های باخ برای آموزش شاگردان خود استفاده می کردند و انتشار رسمی آنها با نام باخ به سال 1801 میلادی باز میگردد.

بسیاری از هنرآموزان موسیقی هنگام تمرین این کارهای باخ، از خشکی و بی روح بودن آنها ابراز نارضایتی می کنند. اما نباید فراموش کرد که برخلاف ظاهر خشک و تقارن هندسی که این قطعات مشاهده می شود، با درک صحیح و درست از موسیقی باروک و باخ می توان از زیبایی های این قطعات لذت برد. در آنصورت هنرآموز علاوه بر تمرین انگشتان، با فرم موسیقی باروک که اغلب بصورت کنترپوآن بوده بهتر آشنا می شود.


نکته مهمی که در فرا گیری انواسیون ها باید به آن اشاره کرد، یافتن کلید نواختن این قطعات است. شاید در نگاه اول نواختن تمیز و خوش آهنگ این قطعات کار بسیار سختی بنظر آید اما بدون شک، هنرجویانی که همه این قطعات را اجرا کرده اند بخوبی می دانند که پس از اجرای سه، چهار قطعه از هر سری - دو و سه صدایی - هنرجو با تکنیک نواختن آنها آشنا می شود و حتی ممکن است بتواند از پیش تشخیص دهد که جملات آتی چگونه حرکتی خواهند داشت.

اینکه چرا باخ نام این سری کارهای خود را صدایی Invention/Sinfonia گذاشته خیلی مشخص نیست. تنها در نسخه دست خط باخ در ابتدای صفحه اصطلاح "Inventions and Sinfonias " قرار داشته است. لغت Invention در زمان باخ از جمله لغات پیچیده و سنگین علوم ادبی بوده است و احتمالی که داده می شود آن است که باخ از این لغت به معنی آموزش مستقیم و سر راست یعنی اصطلاح Straightforward Instruction استفاده کرده است. یعنی اینکه چگونه میتوان با استفاده از کنترپوآن یک ایده ساده موسیقی را به یک قطعه تبدیل کرد.

بنابراین بوضوح مشخص است که باخ این قطعات را هم برای هنرجویان نوازندگی و هم برای هنرجویان آهنگسازی تهیه و تنظیم کرده است.

اما لغت Sinfonia که در انگلیسی اصطلاح سمفونی هم از همین ریشه گرفته شده است، بیشتر تکیه بر چند صدایی بودن انوانسیون های دو صدایی را دارد و بسیاری هنوز این مجموعه از کارهای سه صدایی باخ را بجای Sinfonias، انوانسیون های سه صدایی می نامند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد